معنی بی دوام
فرهنگ عمید
آنچه زود فرسوده و نابود شود، ناپایدار،
حل جدول
فرهنگ واژههای فارسی سره
زود گذر
فارسی به انگلیسی
Unsubstantial
فارسی به عربی
ضعیف، هارب، هش
فرهنگ فارسی هوشیار
فرسوند نماندنی
معادل ابجد
63
آنچه زود فرسوده و نابود شود، ناپایدار،
زود گذر
Unsubstantial
ضعیف، هارب، هش
فرسوند نماندنی
63