معنی تالو

لغت نامه دهخدا

تالو

تالو. (اِخ) یکی از آبادیهای زیارت خواسته رود، در استراباد رستاق. رجوع به سفرنامه ٔ مازندران بخش انگلیسی ص 128 و ترجمه ٔ وحید مازندرانی ص 171 شود.

حل جدول

تالو

سبکی در ووشو

گویش مازندرانی

تالو

از مکان های واقع در زیارت خاسه رود از دهات استرآباد رستاق...

مرتعی از توابع شهرستان گرگان

معادل ابجد

تالو

437

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری