معنی تالیف کردن

حل جدول

تالیف کردن

تدوین

گردآوری

مترادف و متضاد زبان فارسی

تالیف کردن

کتاب‌نوشتن، تدوین کردن، گردآوری کردن، فراهم‌آوردن، جمع‌آوری کردن، سازوار کردن، الفت دادن، دمساز کردن

فارسی به انگلیسی

تالیف‌ کردن‌

Author, Compile, Write

فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

تالیف کردن

‎ نامه (کتاب) نوشتن، سازواراندن سازوار کردن ‎ ساز واری دادن دو چیز را با هم، میان دو تن را الفت دادن. -3 نوشتن کتابی در موضوعی علمی ادبی و غیره.

فارسی به آلمانی

تالیف کردن

Aufschreiben, Beschreiben, Schreibe, Schreiben, Schreibt, Verfassen

معادل ابجد

تالیف کردن

795

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری