معنی تاچه

لغت نامه دهخدا

تاچه

تاچه. [چ َ / چ ِ] (اِ مصغر) (از: «تا»، عدل و لنگه و تنگ + «چه »، ادات تصغیر تای کوچک. لنگه ٔ خرد. یک لنگه از خورجین. یک لنگه ٔ کوچک از باری. جوالی کوچک نیمبار. لنگه بار.عدل. رجوع به عدل شود.

فرهنگ معین

تاچه

(چِ) (اِمصغ.) یک لنگه از خورجین، جوال، کیسه ای بزرگ که بر پشت چهارپایان برای حمل بار قرار دهند.

فرهنگ عمید

تاچه

جوال، بارجامه، گاله،
کیسۀ بزرگ و ستبر که بر پشت چهارپایان بارکش می‌گذارند و در آن چیزی می‌ریزند،

حل جدول

تاچه

جوال کوچک

فارسی به عربی

تاچه

باله

گویش مازندرانی

تاچه

همتا، هم سنگ، واحد شمارش گونی

فرهنگ فارسی هوشیار

تاچه

(اسم) لنگه خرد یک لنگه از خورجین یک عدل یک جوال.

معادل ابجد

تاچه

409

قافیه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری