معنی تسبیح گفتن

لغت نامه دهخدا

تسبیح گفتن

تسبیح گفتن. [ت َ گ ُ ت َ] (مص مرکب) تأویب. عبادت خدا. نام خدا را به پاکی بر زبان آوردن:
یارب بدست او که قمر زد دو نیم شد
تسبیح گفت در کف میمون او حصا.
سعدی.
و رجوع به تسبیح و دیگر ترکیبات آن شود.

فرهنگ معین

تسبیح گفتن

(~. گُ تَ) [ع - فا.] (مص م.) نیایش خدای را کردن.

حل جدول

تسبیح گفتن

ذکر کردن

فرهنگ فارسی هوشیار

تسبیح گفتن

نیاییدن نیایش خدای کردن ذکر خدای کردن.

معادل ابجد

تسبیح گفتن

1030

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری