معنی تفتان

لغت نامه دهخدا

تفتان

تفتان. [ت َ] (ص، اِ) آنچه ازآفتاب یا آتش گرم شده باشد. (غیاث اللغات) (آنندراج). هر چیز گرم شده از آفتاب یا آتش. (ناظم الاطباء). || و قسمی از نان که آنرا به هندی پراتها گویند. (غیاث اللغات) (آنندراج) (از ناظم الاطباء).

تفتان. [ت َ] (اِخ) نام کوهی آتشفشانی به مکران که هم امروز دائماً ابخره و گاهی مواد سوزان از آن خارج میشود. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).

فرهنگ معین

تفتان

(ص.) هر چیز گرم شده از آفتاب یا آتش، (اِ.) قسمی از نان، تافتون. [خوانش: (تَ)]

فرهنگ عمید

تفتان

گرم، داغ،
هرچه از آفتاب یا آتش گرم و داغ شده باشد،
(اسم) = تافتون

حل جدول

تفتان

آتشفشانی در جنوب شرقی ایران

قله آتشفشانی جنوب شرقی ایران

فارسی به انگلیسی

تفتان‌

Hot, Sweltering, Tropical

فرهنگ فارسی هوشیار

تفتان

‎ هر چیز گرم شده از آفتاب یا از آتش گرم داغ، (اسم) قسمی از نان تافتون.

معادل ابجد

تفتان

931

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری