معنی تهدید لفظی

حل جدول

فرهنگ فارسی هوشیار

لفظی

دازه ای (صفت) منسوب به لفظ آنچه بلفظ (تلفظ) وابسته باشد مقابل معنوی: مونث لفظی عامل لفظی تعریف لفظی تاکید لفظی: اشتباهی هست لفظی در میان لیک خود کو آسمان کوریسمان ک (مثنوی نیک. 309: 6)

لغت نامه دهخدا

لفظی

لفظی. [ل َ] (ع ص نسبی) منسوب به لفظ. مقابل معنوی. صاحب کشاف اصطلاحات الفنون آرد: لفظی، عبارت است از آنچه به لفظ یعنی به تلفظ وابستگی داشته باشد، چنانچه گویند: مؤنث لفظی، عامل لفظی، تعریف لفظی و تأکید لفظی و غیر آن. و نزاع لفظی بر دو معنی اطلاق شود و بیان هر دو معنی ضمن بیان معنی لفظ جسم در ذکر اصطلاح متکلمان در سابق گذشت - انتهی:
اشتباهی هست لفظی در میان
لیک خود کو آسمان کو ریسمان.
مولوی.
|| زبانی.
- زیرلفظی، آنچه به عروس هنگام قبول زوجیت برای گفتن لفظ «بله » از سوی داماد هدیه شود.


تهدید

تهدید. [ت َ] (ع مص) بیم کردن. (تاج المصادر بیهقی) (دهار). تهدد. (اقرب الموارد). وعید کردن. (زوزنی). ترسانیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (غیاث اللغات). نیک ترسانیدن. (آنندراج). بیم کردن. بیم دادن. ترسانیدن. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). || در پی یکدیگر گذاشتن گوسپندان را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). || (اِ) تخویف و ترهیب و ترس دادگی و ترسانیدن. (ناظم الاطباء). با لفظ کردن و دادن و شنیدن مستعمل. (آنندراج):
که من قیصری را به فرمان شوم
بترسم ز تهدید و پیچان شوم.
فردوسی.
چنین گفت رستم به پولادوند
که تاچند این بیم و تهدید و بند.
فردوسی.
بهر تهدید سگدلان نفاق
شیر چرخش بر آستان بستند.
خاقانی.
ناله ٔ سرنا و تهدید دهل
چیزکی ماند بدان ناقور کل.
مولوی.
به تهدید اگر برکشد تیغ حکم
بمانند کروبیان صم و بکم.
سعدی (بوستان).
نوآموز را ذکر و تحسین و زه
ز توبیخ و تهدید استاد به.
سعدی (بوستان).
رجوع به ترکیبهای این کلمه شود.


اشتراک لفظی

اشتراک لفظی. [اِ ت ِ ک ِ ل َ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) رجوع به اشتراک شود.


تأنیث لفظی

تأنیث لفظی. [ت َءْ ث ِ ل َ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) که لفظاً علامت تأنیث داشته باشد همچون فاطمه که معناً نیز مؤنث است و همچون صحراء که فقط در لفظ مؤنث میباشد. رجوع به تأنیث و دیگر ترکیب های آن شود.

فرهنگ عمید

لفظی

مربوط به لفظ،


تهدید

ترساندن، بیم دادن، بیم عقوبت دادن،

فارسی به عربی

لفظی

حرفی، شفوی


تهدید

ابتزاز، انفجار، تحدید، خطر

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

تهدید

ترسانیدن، ترساندن

کلمات بیگانه به فارسی

تهدید

ترسانیدن

فارسی به ایتالیایی

تهدید

minaccia

فرهنگ معین

تهدید

(تَ) [ع.] (مص م.) ترسانیدن، بیم دادن.

معادل ابجد

تهدید لفظی

1443

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری