معنی تکنولوژی
فرهنگ معین
مطالعه فنون و ابزار و ماشین آلات و مواد اولیه، تجهیزات و روش های علمی که در حیطه خاصی به کار برده شود، فناوری. (فره). [خوانش: (تِ نُ لُ) [فر.] (اِ.)]
فرهنگ عمید
بهرهگیری از یافتههای علمی برای بهبود عملکرد در زمینههای صنعتی، کشاورزی، آموزشی، اقتصادی، و مانند آنها،
(اسم) روشها و فنونی که به این منظور به کار برده میشوند، فناوری،
حل جدول
فن آوری
فرهنگ واژههای فارسی سره
فن آوری
مترادف و متضاد زبان فارسی
فنآوری، فنشناسی، دانش فنی، صنعت، صنعتی
فارسی به انگلیسی
Technology
فرهنگ فارسی هوشیار
مجموع اصطلاحات فنی و صنعتی، صنعت
معادل ابجد
1522