معنی تیر کردن
لغت نامه دهخدا
تیر کردن. [ک َ دَ] (مص مرکب) در تداول،وادار کردن کسی به کاری. تحریک کردن.
فرهنگ معین
نشان کردن، هدف قرار دادن، کسی را تحریک کردن، به کاری واداشتن. [خوانش: (کَ دَ) (مص م.)]
حل جدول
تحریک کردن
معادل ابجد
884