معنی تیله

لغت نامه دهخدا

تیله

تیله. [ل ِ / ل َ] (اِ) سفال شکسته ٔ خردشده. (ناظم الاطباء). خرده ٔسفال. ریزه ٔ سفال. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). || در تداول، سنگ مدوری که بدان قمار بازند.

فرهنگ معین

تیله

(لِ) (اِ.) گلوله کوچک سنگی یا شیشه آبی که کودکان با آن بازی کنند.

فرهنگ عمید

تیله

گلولۀ کوچک و توپُر سنگی یا بلوری که کودکان با آن بازی می‌کنند،

حل جدول

تیله

گلوله یا گردو یا سنگی است که اطفال باآن بازی کنند.

گلوله یا گردو یا سنگی است که اطفال با آن بازی کنند

فارسی به انگلیسی

فارسی به عربی

تیله

رخام

گویش مازندرانی

تیله

خرده شکسته ی کوزه

فرهنگ فارسی هوشیار

تیله

خرده سفال، سفال خرد شده گلوله کوچک سنگی با بلوری که اطفال با آن بازی می کنند

فرهنگ عوامانه

تیله

گلوله یا گردو یا سنگی است که اطفال باآن بازی کنند.

معادل ابجد

تیله

445

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری