معنی تیول
لغت نامه دهخدا
تیول. (اِ) جاگیر مدد معاش و این لفظ ترکی است. و درمدار تَیول. (غیاث اللغات) (آنندراج). تملک و تصرف ملک و عقار و زمین داری. (ناظم الاطباء). واگذار کردن دولت خالصه ای از خالصه ها یا مالیات قریه ای را به یکی از نوکران خود در ازاء مواجب او در تمام عمر. با بودن و دادن صرف میشود. (از یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
فرهنگ معین
(تُ یُ) [تر.] (اِ.) واگذاری زمین و ملک به کسی از طرف پادشاه که آن شخص از طریق مالیات آن ملک برای خود درآمدی فراهم می آورد.
فرهنگ عمید
در دورۀ ایلخانی تا قاجار ملک و سرزمینی که از طرف پادشاه به کسی واگذار میشد تا از درآمد آن زندگی کرده و وظیفه و مستمری خود را از مالیات آن وصول کند، اقطاع،
حل جدول
قلمرو فرمانروایی
مترادف و متضاد زبان فارسی
ضیاع، ملک اربابی، اقطاع، قلمرو فرمانروایی، حیطه نفوذ
فارسی به انگلیسی
Bailiwick
فرهنگ فارسی هوشیار
ترکی برشداد بخشی از داراک که از خود می برند و به کسی می بخشند آزاتی (اسم) واگذاری درآمد و هزینه ناحیه معینی است از طرف پادشاه و دولت باشخاص براثرابراز لیاقت یا بازی مواجب و حقوق سالیانه (ایلخانان تاقاجاریه) اقطاع.
فرهنگ فارسی آزاد
تُیُول، (این کلمه در اصل تُرکی است) مِلک واگذاری از طرف دولت یا پادشاه، درآمد و هزینه واگذاری منطقه ای بشخص یا خانواده ای (از طرف دولت یا پادشاه)،
معادل ابجد
446