معنی جایگزین
فرهنگ معین
(گُ) (ص فا.) کسی که جایی را برای خویش انتخاب کند، آن که یا آن چه که در جایی استقرار یابد.
فرهنگ عمید
کسی یا چیزی که بهجای کسی یا چیزی دیگر قرار میگیرد و معمولاً هر دو دارای ویژگیهای مشابه میباشند،
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
جانشین، ثابت، مستقر
فارسی به انگلیسی
Ingrained
فارسی به عربی
واقع
فرهنگ فارسی هوشیار
جانشین، خلف، بدل
معادل ابجد
101