معنی جبون
فرهنگ معین
(جَ بُ) [ع.] (ص.) ترسو، بزدل.
حل جدول
ترسو
مترادف و متضاد زبان فارسی
بزدل، ترسو، جبان، کمجرات،
(متضاد) شیردل، شجاع
فارسی به انگلیسی
Coward, Cowardly, Poltroon, Poor-Spirited, Pusillanimous
معادل ابجد
61