معنی جده

فرهنگ معین

جده

(ج دِّ) [ع.] (اِ.) مادربزرگ.

فرهنگ عمید

جده

مادرِ مادر، مادربزرگ،
مادرِ پدر، مادربزرگ،
مادربزرگ پدرومادر،
[مجاز] فاطمۀ زهرا،

حل جدول

جده

شهری در عربستان، مادربزرگ

بزرگترین شهر عربستان

شهری در عربستان، مادر بزرگ

مترادف و متضاد زبان فارسی

جده

آبی‌بی، بی‌بی، مادربزرگ، ننه،
(متضاد) جد، نیا

فارسی به انگلیسی

جده‌

Grandmother

فرهنگ فارسی هوشیار

جده

مادر پدر، مادر مادر یافتن، درک کردن ساحل دریای مکه

معادل ابجد

جده

12

قافیه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری