معنی جسر

فرهنگ معین

جسر

(جِ) [ع.] (اِ.) پل.

فرهنگ عمید

جسر

پُل،

حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

جسر

پل، خدک

فارسی به انگلیسی

جسر

Bridge

فارسی به عربی

جسر

جسر، عباره

عربی به فارسی

جسر

پل , جسر , برامدگی بینی , سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد , بازی ورق , پل ساختن , اتصال دادن , گذرگاه , جاده , جاده ایکه از کف زمین بلندتراست , پل راه اهن (که معمولا از روی راه میگذرد) , پل بتون ارمه روی دره

فرهنگ فارسی هوشیار

جسر

پل که برای رودها بکار میرود پل چوبین پل چوبین دلیر و بلند بالا دلیر و بلند بالا

فرهنگ فارسی آزاد

جسر

جِسْر، جَسْر، پُل (جمع: جُسُور)،

فارسی به آلمانی

جسر

Brücke (f), Überbrücken

معادل ابجد

جسر

263

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری