معنی جنم
فرهنگ معین
ذات، سرشت، صورت، قیافه. [خوانش: (جَ نَ) (اِ.)]
فرهنگ عمید
سرشت، ذات،
[مجاز] توانایی، شایستگی،
حل جدول
ذات وسرشت
ذات، سرشت
قابلیت و شخصیت گویند فلانی جنم آن را ندارد.
قابلیت و شخصیت گویند فلانی جنم آن را ندارد، ذات، سرشت
گویش مازندرانی
دوزخ – جهنم
فرهنگ فارسی هوشیار
صورت، هیکل، قیافه
فرهنگ عوامانه
به معنی قابلیت و شخصیت است گویند فلانی جنم آن را ندارد که یک کشیده به فراش حکومتی بزند.
معادل ابجد
93