معنی جوشی
فرهنگ معین
(ص.) عصبانی، کسی که زود خشمگی ن می شود.
فارسی به انگلیسی
Fiery, Fretful, Fussy, Hot, Hot-Tempered, Hotblooded, Intense, Quick, Quick-Tempered, Short-Tempered
لغت نامه دهخدا
حل جدول
فارسی به عربی
مشاکس
گویش مازندرانی
سینه زنی تند به هنگام عزاداری، عصبی
واژه پیشنهادی
معادل ابجد
319