معنی جک

فرهنگ معین

جک

(~.) [انگ.] (اِ.) دستگاهی به شکل اهرم که برای بالا بردن و نگاه داشتن اشیاء سنگین مانند اتومبیل و غیره به کار برند.

برات، شب پانزدهم ش عبان، شب برات. [خوانش: (جَ) (اِ.) = چک:]

فرهنگ عمید

جک

دستگاه کوچک اهرمی که برای بالا بردن و بالا نگاه‌داشتن چیزهای سنگین از قبیل ماشین‌ها و اتومبیل‌ها هنگام تعمیر یا عوض کردن ادوات آن‌ها در زیر ماشین می‌زنند،
وسیله‌ای در موتورسیکلت و دوچرخه برای ایستاده نگه‌داشتن آن در هنگام توقف،

چوبی که با آن دوغ یا ماست را به هم بزنند تا مسکه از آن جدا شود،

=چِک۱

حل جدول

جک

بالا بر ماشین

بالابر ماشین

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

جک

خرک

گویش مازندرانی

جک

نیرو، توان

سرسخت، چست و چابک، دلیر

فرهنگ فارسی هوشیار

جک

ساختن، بنا کردن اهرمی که برای بالا بردن و بالا نگهداشتن اتومبیل و ماشین های سنگین بکار میرود انگلیسی بالابر

معادل ابجد

جک

23

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری