معنی جوک
لغت نامه دهخدا
کین جوک. (اِ) خین جوک. (ازیادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به خین جوک شود.
خین جوک
خین جوک. (اِ) نامی است که درافغانستان بدرخت بن دهند و نام پیستاسیا خین جوک که بزبان علمی بدان داده انداز این کلمه ٔ فارسی مأخوذ است. (یادداشت مؤلف).
دب جوک
دب جوک.[دِ] (اِ) نام یکی از تقسیمات سال در هند قدیم. (ماللهند بیرونی ص 187).
تلخ جوک
تلخ جوک. [ت َ] (اِ مرکب) بمعنی تلخ جکوک است که کاسنی صحرایی باشد. (برهان). کاسنی بری. (ناظم الاطباء).
فارسی به انگلیسی
Gag, Jest, Joke, Pleasantry, Story
مترادف و متضاد زبان فارسی
فارسی به ایتالیایی
barzelletta
گویش مازندرانی
فرهنگ عمید
تلخک
اصطلاحات انگلیسی به فارسی
جوک طولانی و بیمزه
معادل ابجد
29