معنی حریص شدن
لغت نامه دهخدا
حریص شدن. [ح َ ش ُ دَ] (مص مرکب) هلع. (ترجمان عادل). الهاف. طزع. طمع. طماع. طماعیه. تطمع. لهج. ولع. فغم. اعاله. اعوال. تلهجم. خشر: هیع، هیعه؛ سخت حریص شدن. (منتهی الارب).
حل جدول
شره
مترادف و متضاد زبان فارسی
آزمندشدن، طمع ورزیدن، طماع شدن، زیادهطلبشدن، علاقهمند شدن، مشتاق شدن
معادل ابجد
662
![معنی و تعبیر شکل زن باردار [حامله] در فال قهوه چیست ؟](https://www.jadvalyab.ir/blog/wp-content/uploads/2022/05/7-similar-to-the-image.jpg)


