معنی حمیده

فرهنگ معین

حمیده

(حَ دِ) [ع. حمیده] (ص.) ستوده، پسندیده.

فرهنگ فارسی هوشیار

حمیده

مونث حمید: فرخنده، از نام های تازی (صفت) مونث حمید ستوده پسندیده اخلاق حمیده.

فرهنگ عمید

حمیده

پسندیده، درخور ستایش،

حل جدول

حمیده

مادر امام موسی کاظم (ع)


فیلمی با بازی حمیده خیرآبادی

سرود تولد، توکیو بدون توقف، بازیگر، سفر به خیر، پاک باخته، مرد آفتابی، سلام به انتظار، تحفه هند، کلاه قرمزی و پسرخاله، ماه مهربان، بازی با مرگ، روز واقعه، راز چشمه سرخ، هنرپیشه، مریم و میتیل، عیالوار، تماس شیطانی، یک مرد یک خرس، بانو، گرگ های گرسنه، سایه خیال، مادر، شب بیست و نهم، بچه های طلاق، هی جو، زرد قناری

سرود تولد، توکیو بدون توقف، بازیگر، سفر به خیر، پاک باخته، مرد آفتابی، سلام به انتظار، تحفه هند، کلاه قرمزی و پسر خاله، ماه مهربان، بازی با مرگ، روز واقعه، راز چشمه سرخ، هنرپیشه، مریم و میتیل، عیال وار، تماس شیطانی، یک مرد یک خرس، بانو، گرگ های گرسنه، سایه خیال، مادر، شب بیست و نهم، بچه های طلاق، هی جو، زرد قناری

مترادف و متضاد زبان فارسی

حمیده

شایسته، پسندیده، ستوده،
(متضاد) نکوهیده

نام های ایرانی

حمیده

دخترانه، مؤنث حمید ستوده شده

لغت نامه دهخدا

حمیده بانوبیگم

حمیده بانوبیگم. [ح َ دَ] (اِخ) زن همایونشاه از ملوک تیموری هند و مادر اکبرشاه و از نسل احمد جامی است. در شهر دهلی و اکره و دیگر بلاد هندوستان آثار خیریه ٔ زیادی از او مانده است. (قاموس الاعلام).


حمیده ٔ بربریه

حمیده ٔ بربریه. [ح َ دَ ی ِ ب َ ب َ ری ی َ] (اِخ) مادر حضرت امام موسی الکاظم (ع) است. اصلاً از قوم بربر و جاریه بود. ام البنین مملوکه ٔ خویش را به پسرش موسی کاظم تزویج نمود و امام رضا (ع) از او بعرصه ٔ ظهور رسید. (قاموس الاعلام).

واژه پیشنهادی

رمانی از حمیده محمّدی

عشق در اوج هیجان


اثری از حمیده سادات لطیفی

بفرمایید داخل دم در بد است

بفرمایید داخل دم در بد است


فیلمی سینمایی با بازی حمیده خیرآبادی

شیرین

توکیو بدون توقف

معادل ابجد

حمیده

67

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری