معنی خاج

لغت نامه دهخدا

خاج

خاج. (ارمنی، اِ) بر وزن تاج بمعنی چلیپا باشد که صلیب نصاری است. (برهان) (آنندراج) (جهانگیری). رجوع بصلیب شود. || نرمه ٔ گوش یعنی جائی که گوشواره در آن کنند. (برهان) (آنندراج):
دولت از خاج گوش بنده ٔ تو
بنده را حلقه درکشند بخاج.
سوزنی.
|| دار. یکی از اشکال ورق بازی (قمار). رجوع به صلیب و رجوع به چلیپا شود.

فرهنگ معین

خاج

صلیب، چلیپا، یکی از خال های ورق، گشنیز. [خوانش: [ارمن.] (اِ.)]

(اِ.) نرمه گوش که در آن گوشواره کنند.

فرهنگ عمید

خاج

چلیپا، صلیب،
(زیست‌شناسی) گشنیز،
در ورق‌بازی، گشنیز،

نرمۀ گوش،

حل جدول

خاج

چلیپا

صلیب، چلیپا

مترادف و متضاد زبان فارسی

خاج

چلیپا، صلیب، نرمه‌گوش، گشنیز

فارسی به انگلیسی

فارسی به عربی

خاج

صلیب، نادی

تعبیر خواب

خاج

اگر بیند خاج بخرید یا کسی بدو داد، دلیل که در دین او خلل است و میلش به کافری بود. اگر بیند خاج در گردن داشت، دلیل که اعتقادش در دین درست است. اگر بیند که خاج می پرستید، دلیل که خدای تعالی شریک آورد. - محمد بن سیرین

اگر کسی بیند که شخصی خاج به وی داد و او آن خاج را بشکست یا از خانه بیرون انداخت، دلیل که دین اسلام بر دل او محکم بود و کافران را دشمن است. اگر بیند که خاج را بوسه داده و عزیز می داشت تاویلش به خلاف این است. - اب‍راه‍ی‍م‌ ب‍ن‌ ع‍ب‍دال‍ل‍ه‌ ک‍رم‍ان‍ی

گویش مازندرانی

خاج

شاخه های بی برگ

معادل ابجد

خاج

604

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری