معنی خوبرو

فارسی به انگلیسی

فارسی به عربی

خوبرو

وسیم

فرهنگ فارسی هوشیار

خوبرو

خوشگل

مترادف و متضاد زبان فارسی

خوب‌رو، خوبرو

پری‌چهر، پری‌رو، جمیل، خوب‌روی، خوش‌سیما، خوشکل، خوش‌گل، زهره‌جبین، زیبا، صبیح، صبیحه، قشنگ، ماه‌سیما، مقبول، مه‌جبین، مه‌رو، مهسا، نکورو، نیکورو،
(متضاد) زشت‌رو

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

خوبرو

814

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری