معنی خوشترکیب- خوشریخت
حل جدول
خوشفرم
خوشگل و زیبا- خوشریخت
خوشقیافه
خوشفرم
خوشترکیب، خوشریخت
خوشقیافه
خوشگل و زیبا، خوشریخت
مترادف و متضاد زبان فارسی
شکیل، خوشساخت، خوششکل، خوشاندام، زیبا،
(متضاد) بدترکیب، موزون،
(متضاد) ناموزون، متناسب، زیبا، خوشاندام، چشمنواز،
(متضاد) بدترکیب
خوشاندام
خوشترکیب، خوشریخت، خوششکل، خوشقدوقامت، خوشقامت، خوشگل، خوشهیکل، متناسب،
(متضاد) بدقواره، بدهیکل، بداندام
چشمنواز
جمیل، خوشریخت، خوشمنظر، زیبا، شکیل،
(متضاد) بدمنظر
بدنما
بدترکیب، بدشکل، بدمنظر، بدنمود، کریهالمنظر،
(متضاد) خوشنما، خوشترکیب، خوشمنظر
بدنمود
بدترکیب، بدشکل، بدمنظر، بدنما، زشت، کریه،
(متضاد) خوشترکیب، خوشمنظر
بدریخت
بدترکیب، بدشکل، بدقیافه، بدگل، زشت، زشترو،
(متضاد) چشمنواز، خوشریخت، خوشقیافه، قشنگ
بدگل
بدترکیب، بدشکل، بدمنظر، زشت، زشترو، کریه، کریهالمنظر، نازیبا،
(متضاد) خوشگل، خوشترکیب، زیبا
خوشقیافه
خوبرو، خوشترکیب، خوشسیما، خوشکل، زیبا، زیبارو، صبیح،
(متضاد) بدقیافه، زیبااندام، خوشهیکل،
(متضاد) بدهیکل
بدترکیب
بدریخت، بدشکل، بدقیافه، بدقواره، بدگل، بدلقا، بدمنظر، بدنما، بدهیکل، بدهیئت، زشت، کریه، کریهالمنظر،
(متضاد) قشنگ، خوشترکیب
بدشکل
بدترکیب، بدریخت، بیریخت، بدگل، بدترکیب، بدقواره، بیقواره، بدسیما، زشت، زشترو، کریهالمنظر،
(متضاد) خوشترکیب، خوشگل، وجیه، بدنما،
(متضاد) خوشنما
فرهنگ عمید
خوشگل، زیبا،
خوشاندام، خوشریخت،
معادل ابجد
3654