معنی خوش آمدگو

لغت نامه دهخدا

خوش آمدگو

خوش آمدگو. [خوَش ْ / خُش ْ م َ] (نف مرکب) متملق. چاپلوس. متبصبص. خوش آمدگوی. (یادداشت مؤلف). || به مهمان یا وارد لفظ «خوش آمدی » گوینده.

حل جدول

خوش آمدگو

کنایه از چاپلوس

معادل ابجد

خوش آمدگو

977

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری