معنی خوش خدمتی

لغت نامه دهخدا

خوش خدمتی

خوش خدمتی. [خوَش ْ / خُش ْ خ ِ م َ] (حامص مرکب) اطاعت. پرکاری و نیک انجامی در کار. || چاپلوسی. خودشیرینی.

فرهنگ عمید

خوش خدمتی

خوب خدمت کردن،
[عامیانه، مجاز] انجام دادن کارهای کسی با تملق و چاپلوسی،

حل جدول

خوش خدمتی

انجام دادن کارهای کسی همراه با چاپلوسی و تملق

فارسی به انگلیسی

فرهنگ فارسی هوشیار

خوش خدمتی

چاپلوسی

معادل ابجد

خوش خدمتی

1960

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری