معنی خوش صحبت
لغت نامه دهخدا
خوش صحبت. [خوَش ْ / خُش ْ ص ُ ب َ] (ص مرکب) خوش زبان. خوش کلام. شیرین بیان. شیرین زبان. || خوش معاشرت.
فرهنگ عمید
خوشسخن، شیرینسخن، خوشگفتار،
حل جدول
شیرین سخن
فارسی به انگلیسی
Conversationalist, Soft-Spoken, Talker
فارسی به ترکی
hoşsohbet
فارسی به عربی
مهذار
فرهنگ فارسی هوشیار
خوش گفتار (صفت) آنکه خوش گفتار بود نیکو سخن: ((خیلی خوش برخورد و خوش صحبت است))
واژه پیشنهادی
معادل ابجد
1406