معنی دسته‌ بندی

لغت نامه دهخدا

دسته بندی

دسته بندی. [دَ ت َ / ت ِ ب َ] (حامص مرکب) گرد کردن. فراهم کردن. بهم پیوستن. || به دسته کردن. دسته بستن. به قسمتهای منظم تقسیم کردن. || تعصب. تحزب. گروه گروه کردن.
- دسته بندی کردن، دسته بستن.
- || به گروهها و حزبها منقسم ساختن.
- || طبقه بندی کردن. ورجوع به دسته بستن شود.

فرهنگ معین

دسته بندی

(~. بَ) (حامص.) هماهنگ شدن گروهی برای انجام دادن امری.

فرهنگ عمید

دسته بندی

جمع شدن گروهی در یک‌جا و همراه شدن و هماهنگ گشتن برای انجام دادن کاری،

حل جدول

دسته بندی

کلاسه کردن داده ها


دسته‌ بندی

صف‌آرایی

فارسی به انگلیسی

دسته‌ بندی‌

Assortment, Scale

فارسی به عربی

دسته بندی

تشکیله، فئه

فرهنگ فارسی هوشیار

دسته بندی

فراهم کردن، بهم پیوستن

فارسی به آلمانی

دسته بندی

Splitterpartei (f)

معادل ابجد

دسته‌ بندی

535

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری