معنی دل لرزیدن
لغت نامه دهخدا
دل لرزیدن. [دِ ل َ دَ] (مص مرکب) نگران و مضطرب شدن از غمی یا شفقتی یا حادثه ای.
- دل بر کسی لرزیدن، کنایه از غمخواری و مهربانی کردن. (از برهان) (انجمن آرا) (از آنندراج).
حل جدول
کنایه از دلهره داشتن، کنایه از بیم و اضطراب داشتن
معادل ابجد
335