معنی دماغ سوخته

لغت نامه دهخدا

دماغ سوخته

دماغ سوخته. [دَ /دِ ت َ / ت ِ] (ن مف مرکب) که بینی اش سوخته باشد. || کنایه است از شکست خورده و ناکام: دماغ سوخته شدن، ناکام شدن و شکست خوردن. (یادداشت مؤلف).

حل جدول

دماغ سوخته

کنایه از آن که ناکام و شکست خورده باشد

بور

بور، کنایه از آن که ناکام و شکست خورده باشد

معادل ابجد

دماغ سوخته

2116

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری