معنی دنگ و فنگ
لغت نامه دهخدا
دنگ و فنگ. [دَ گ ُ ف َ] (ترکیب عطفی، اِ مرکب) رفت و آمد. بیابرو. || معضل و مشکل و دشواری: این کار چه اندازه دنگ و فنگ دارد؛ با آداب و تشریفات دشوار همراه است.
فرهنگ معین
رفت و آمد، بیا و برو، تجمل، جاه و جلال. [خوانش: (دَ گُ فَ) (اِمر.) (عا.)]
حل جدول
فارسی به انگلیسی
éclat, Ostentation, Pageantry, Panache, Pomp
فرهنگ فارسی هوشیار
دم و دستگاه، جاه و جلال
فرهنگ عوامانه
به معنی سر و صدا و اوضاع و ترتیبات است.
معادل ابجد
230