معنی دورریز

واژه پیشنهادی

غذایی که دور ریخته می‌شود یا ناخورده باقی می‌ماند

ضایعات غذایی ، پسماند غذا ، دورریز غذا

فرهنگ عمید

ریز

ریختن
ریزنده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): اشک‌ریز، خون‌ریز، گوهرریز،
ریخته‌شده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): سرریز، دورریز،

انگلیسی به فارسی

Turn Back analysis

تجزیه و تحلیل پس روی - سنجش حرکت یک محصول در خلال مجموعه ای از عملیات تولیدی بدین منظور که مشخص شود که محصول چند بار برای دوباره کاری یا به عنوان قراضه و دورریز به عقب برگشته است.

معادل ابجد

دورریز

427

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری