معنی ذکاوت

لغت نامه دهخدا

ذکاوت

ذکاوت. [ذَ وَ] (اِمص) در تداول فارسی بمعنی ذکاء مستعمل است.

فارسی به انگلیسی

ذکاوت‌

Acuity, Acumen, Gumption, Head, Ingenuity, Penetration, Perceptivity, Percipience, Perspicacity, Sharpness, Shrewdness, Smartness, Wit

حل جدول

ذکاوت

هوش

تیزهوشی

تیز هوشی

نبوغ


با ذکاوت

هوشمند

تیز هوش، زیرک، باهوش


ذکاوت و هوشیاری

زیرکی

مترادف و متضاد زبان فارسی

ذکاوت

تیزهوشی، عقل، فراست، فطانت، هوشمندی، هوشیاری،
(متضاد) فصاحت

فرهنگ فارسی هوشیار

ذکاوت

هوشیاری

فرهنگ معین

ذکاوت

(ذَ وَ) [ازع.] (اِمص.) تیزهوشی.

فرهنگ عمید

ذکاوت

تیزهوشی، هوشیاری، زیرکی،

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

ذکاوت

تیزهوشی

فارسی به عربی

ذکاوت

دماغ

فارسی به ایتالیایی

ذکاوت

intelligenza

معادل ابجد

ذکاوت

1127

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری