معنی راند

فرهنگ معین

راند

[فر.] (اِ.) دور بازی، مرحله ای از یک مسابقه.

حل جدول

راند

واحد بوکس

واحد پول آفریقای جنوبی

فارسی به انگلیسی

راند

Osmosis

عربی به فارسی

راند

مرز , کنار , حاشیه , لبه , برامدگی لبه طبقات سنگ , نوار , تسمه ء اهنی , تکه دراز گوشت , بصورت نوار یا تسمه دراوردن

معادل ابجد

راند

255

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری