معنی زورگو
فرهنگ عمید
زورگوینده، آنکه دیگری را به زور مجبور به قبول امری بکند،
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
جابر، ستمگر، قلدر، مستبد
فارسی به انگلیسی
Bully, Dictatorial, Extortionist, Racketeer, Tyrant
فارسی به ترکی
zorba
فارسی به عربی
غیر معقول
معادل ابجد
239