معنی ستارهای در صورت فلکی دب اکبر
حل جدول
مراق
ستارهای در دب اکبر
سها
از صورت فلکی
دوپیکر، بره، ترازو، چلیپا، خرچنگ، دب اکبر، دب اصغر، هرکول، چنگ، کمانگیر
ستارهای در صورت فلکی حَمَل
ناطح
ستارهای در صورت فلکی جبار
ناجد
ستاره ای در صورت فلکی دب اکبر
مراق
صورت فلکی
حمل
فرهنگ فارسی آزاد
صُوْرَت فَلِکی (صُوَرِ فلکی) Constellations، یا صورت نجومی شکلِ تعدادی از ستارگان است که هرچند نسبت بیکدیگر مسافتهای بعیده دارند ولی به چشم ما مجموعه آنها به صورت خاصی منطبق می گردند مِثل دُبّ اَکْبَر و دُبّ اَصْغَر و ده ها صورت فلکی دیگر از قرون قبل از میلاد نامگذاری شده است. در قدیم تا 48 صورت نجومی مشخص کرده بودند، امروزه تعداد آنها به 88 بالغ گردیده است،
لغت نامه دهخدا
دب اکبر. [دُب ْ ب ِ اَ ب َ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) خرس بزرگ. || (اِخ) خرس بزرگ ازصور شمالیست. (التفهیم). صورت چهارم از صور شمالیه ٔفلکی قدماء و آنرا بنات نعش کبری نیز گویند. (مفاتیح العلوم). بنات النعش کبری. صورتی از صورتهای فلکی و به خرس بزرگ مانند کرده اند و آن بیست وهفت ستاره است بر صورت و هشت ستاره است بر پیرامون صورت. نام یکی از صور فلکی شمالی و نعش یا سریر و بنات النعش کبری و عناق و قائد و سها در این صورت واقعست و صورت را بفارسی هفتورنگ مهین گویند. هفت برادران کلان. دختران نعش بزرگ.هفتورنگ. کوکب قطبی. صورت کلان خرس است از ترکیب کواکب شمالی قریب قطب شمال و آنرا بنات النعش کبری گویند. (از غیاث اللغات). نام صورتی از صور فلکیه از ناحیه ٔ شمالی و آنرا بصورت خرسی توهم کرده اند بزرگتر از دب اصغر و کواکب او بیست وهفت است و از جمله ٔ کواکب وی هفت کوکب است که عرب او را بنات النعش کبری خوانند و چهار بر بدن اوست و سه بر ذنب او و آنرا که بر طرف ذنب است قائد خوانند و آن دیگر را که بدو نزدیکترست عناق خوانند و آن دیگر که به رستن جای ذنب جون خوانند و بنزدیک عناق کوکبی است خرد او را سها خوانند. (از جهان دانش). از جمله صور کواکبی است و از کواکب او بیست وهفت در صورت اند و هشت در حوالی آن و چهار از آن جمله که بر شکل مربع مستطیل واقعند و روشن با سه که بر ذنب اند بنات النعش کبری خوانند و آنرا که در میانست عناق و آن را که بر اصل ذنب الجون و بالای عناق ستاره ٔ کوچکی باشد ملاصق بدو که از غایت صغر روشنائی چشم بدان اعتبار کنند آنرا سها خوانند و بعضی ستاره کوچک و در ذنب او کوکبی دیگر روشن باشد که آنرا قاعده خوانند و بر سه پای تحت کواکب نعش و بنات شش کوکب اند بر هر یکی دو که آنرا فقرات ظبی خوانند و هر دو را از آن فقره، بواسطه ٔ آنکه بمثابت ظلف آهو باشند و آنرا که بر پای راست بود فقره ٔ اول خوانند. صرفه کوکب روشنی است بر ذنب اسد پیوسته در پی او باشد و ظفر کوکبی چند مجتمعاند بالای صرفه که عرب آنرا هلبه و ثعبان خوانند و هفت کواکب را که سر و سینه و گردن و زانوی او باشد بشکل نصف دائره سر بنات النعش و حوض نیز خوانند و کواکبی را که برابر او و هردو چشم و گوش او باشند ظبا چنانکه گویند «ان الظبا لما قرت من الهبله وردت الحوض » و هشت کوکب دیگر را که بر حوالی صورتند دو را از آن جمله که میان هلبه و قایدند یکی روشن تر از دیگری کبدالاسد خوانند و شش دیگر را که درزیر فقره ٔ ثالثه اند سه را که روشن ترند ظبا و سه دیگر را اولاد ظبا خوانند. (نفایس الفنون). قبل از کشف قطب نما مردم فنیقیه راه دریائی را از دب اصغر می یافتند و دیگران از دب اکبر. (ایران باستان ج 2 ص 1861).
فرهنگ معین
(دُ بِّ اَ بَ) [ع.] (اِمر.) خرس بزرگ، یکی از صور فلکی دور قطبی، بنات النعش کبری.
فرهنگ واژههای فارسی سره
خرس بزرگ
کلمات بیگانه به فارسی
خرس بزرگ
فرهنگ عمید
خرس،
* دب اصغر: (نجوم) یکی از صورتهای فلکی شمالی مرکب از چندین ستاره در سمت قطب شمال که هفت ستارۀ روشن آن دیده میشود و در دنبالۀ آن ستارۀ قطبی یا جدی قرار دارد، هفتخواهران، هفتبرادران، هفت برارو، هفتاورنگ کهین، خرس کوچک، بناتالنعش صغری،
* دب اکبر: (نجوم) یکی از صورتهای فلکی شمالی مرکب از چندین ستاره در سمت قطب شمال نزدیک دب اصغر که هفت ستارۀ روشن آن دیده میشود، خرس بزرگ، بناتالنعش کبری، هفتاورنگ مهین، هفتخواهران بزرگ، هفتبرادران بزرگ،
معادل ابجد
1946