معنی ستیزهکار
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
ستیزهکار
خودرای، ستیزهجو، تندخو، پرخاشگر، ستیزهگر، سرکش، لجوج، نافرمان،
(متضاد) مطیع، فرمانبر
معادل ابجد
ستیزهکار
703
قافیه
عبارت های مشابه
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.