معنی سربراه
لغت نامه دهخدا
سربراه. [س َ ب ِ] (ص مرکب) کنایه از سرانجام دهنده ٔ کار. (آنندراج). مطیع و فرمانبردار. حرف شنو. || شخصی سربراه، که هیچیک اعمال زشت را ندارد. (یادداشت مؤلف): آدمی سربراه. پسری سربراه.
حل جدول
مطیع، فرمانبردار
فارسی به انگلیسی
Submissive, Supple, Tame
معادل ابجد
468