معنی سمبل کردن
لغت نامه دهخدا
سمبل کردن. [س َ ب َ ک َ دَ] (مص مرکب) کاری را سرسری و برای رفع تکلیف انجام دادن. (فرهنگ فارسی معین).
فرهنگ معین
(~. کَ دَ) (مص ل.) (عا.) کاری را سرسری و بدون دقت انجام دادن.
حل جدول
سر به هم آوردن کاری را گویند که درآن دقت و مواظبتی نشده باشد.
سر به هم آوردن کاری را گویند که در آن دقت و مواظبتی نشده باشد
فارسی به انگلیسی
Bungle, Cobble
فرهنگ فارسی هوشیار
کاری را که سرسری و برای رفع تکلیف انجام دادن
فرهنگ عوامانه
سر به هم آوردن کاری را گویند که درآن دقت و مواظبتی نشده باشد.
معادل ابجد
406