معنی سکوت کردن
حل جدول
زبان بستن
مترادف و متضاد زبان فارسی
دمفروبستن، خاموش ماندن، خاموشی گزیدن، خاموش شدن،
(متضاد) سکوت شکستن
فرهنگ فارسی هوشیار
تنیدن
معادل ابجد
760