معنی شرمنده شدن
لغت نامه دهخدا
شرمنده شدن.[ش َ م َ دَ / دِ ش ُ دَ] (مص مرکب) خجل گشتن. شرمسار شدن. شرم زده گردیدن. (یادداشت مؤلف):
شرمنده شد از باد سحر گلبن عریان
وز آب روان شرمش بربود روانیش.
ناصرخسرو.
سخن در میان دو دشمن چنان گوی که اگر دوست گردند شرمنده نشوی. (گلستان). رجوع به شرمنده گشتن شود.
حل جدول
آب شدن
فارسی به انگلیسی
Disconcert, Redden
فارسی به عربی
خجل، لطمه
معادل ابجد
953