معنی شیلات
لغت نامه دهخدا
شیلات. (اِ) ج ِ شیل به قیاس عربی. رجوع به شیل شود. || ماهی خانه. اداره ٔ ماهی. محلی که برای صید آماده باشد. (یادداشت مؤلف). شرکتی که به صید و توزیع وفروش ماهیهای بحر خزر می پردازد. || دستگاه صید ماهی در سواحل بحر خزر. (فرهنگ فارسی معین).
شیلات. (اِخ) نام محلی کنار راه رشت به آستارا میان چیلاوندان و آستارا در 171100 گزی رشت. (یادداشت مؤلف).
فرهنگ معین
(اِ.) شرکتی که به صید و پرورش و فروش ماهی و فرآورده های مربوط به آن می پردازد.
فرهنگ عمید
شرکتی که دارای تٲسیسات و وسایلی برای صید ماهی از دریا و فروش آن به بازارهای داخلی و خارجی است،
صنعت ماهیگیری،
حل جدول
صنعت ماهیگیری
فارسی به انگلیسی
Fishery
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) جمع شیل (بسیاق عربی) دستگاه صید ماهی در سواحل بحر خزر، شرکتی که به صید و توزع و فروش ماهیهای بحر خزر می پردازد: شیلات ایران بریدگیها و گشادگیهائی از دریا که در خشکی پیش رفته باشد و در آنجا ماهی صید کنند
معادل ابجد
741