معنی صحراگرد

لغت نامه دهخدا

صحراگرد

صحراگرد. [ص َ گ َ] (نف مرکب) بیابان گرد. || آنکه در بیابان گردد و کشت هاو مزارع را بپاید چهارپا ومردمان بدان گزند نرسانند. رجوع به صحراگردی شود.

فرهنگ عمید

صحراگرد

بیابان‌گرد، صحرانشین،

حل جدول

صحراگرد

هامون نورد

مترادف و متضاد زبان فارسی

صحراگرد

بادیه‌نشین، صحرانشین، صحرانورد،
(متضاد) شهرنشین

فارسی به انگلیسی

فرهنگ فارسی هوشیار

صحراگرد

بیابان گرد

معادل ابجد

صحراگرد

523

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری