معنی عمودی

فارسی به انگلیسی

عمودی‌

Perpendicular, Plumb, Sheer, Vertical

فارسی به ترکی

عمودی‬

dikey, düşey

فارسی به عربی

عمودی

عمودی، منتصب، یمین


حالت عمودی

ثقه


تیر عمودی چارچوپ

عضاده

عربی به فارسی

عمودی

عمودی , ستونی , ستون وار , ایستاده , شاقولی , تارکی , راسی , واقع در نوک

لغت نامه دهخدا

عمودی

عمودی. [ع َ] (ص نسبی) منسوب به عمود. مقابل افقی. (از فرهنگ فارسی معین).
- ستون عمودی، ستونی که از بالا به پایین محسوب شود. در مقابل ستون افقی. (فرهنگ فارسی معین).

کلمات بیگانه به فارسی

عمودی

ستونی

فرهنگ فارسی هوشیار

عمودی

راستایی (صفت) منسوب به عمود مقابل افقی یا ستون عمود. ستونی که از بالا به پایین محسوب شود مقابل ستون افقی.


خط عمودی

سمیره ی راستا

فارسی به ایتالیایی

عمودی

verticale

فارسی به آلمانی

عمودی

Senkrecht

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

عمودی

ستونی

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

عمودی

130

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری