معنی غزالک
لغت نامه دهخدا
غزالک.[غ َ ل َ] (اِ مصغر) غزال کوچک. رجوع به غزال شود. || مجازاً به معنی زن زیبارو:
گرد غزالکان و گوزنان بزم شاه
فحلی کند چو گورخرک گرد مادرک.
خاقانی (دیوان چ عبدالرسولی ص 650).
فرهنگ عمید
[مصغرِ غزال] (زیستشناسی) غزال کوچک، آهوبره،
[مجاز] زن زیبا،
حل جدول
آهوبره
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) غزال کوچک، زن زیبارو.
معادل ابجد
1058