معنی غصه دار

لغت نامه دهخدا

غصه دار

غصه دار. [غ ُص ْ ص َ / ص ِ] (نف مرکب) مغموم و مهموم، و دم فروبسته از اندوه و خشم و قهر. (ناظم الاطباء). غمناک. اندوهگین. رجوع به غصه شود.

فرهنگ عمید

غصه دار

غمناک، اندوهگین، دارای غم‌وغصه،

حل جدول

غصه دار

مغموم

فارسی به انگلیسی

غصه‌ دار

Careworn, Mournful, Sad, Sore, Woeful

فارسی به عربی

غصه دار

سریع البکاء

فرهنگ فارسی هوشیار

غصه دار

غمناک، اندوهناک، اندوهگین

معادل ابجد

غصه دار

1300

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری