معنی غلط گیر

لغت نامه دهخدا

غلط گیر

غلط گیر. [غ َ ل َ] (نف مرکب) ناقد. نقدکننده. || مصحح. تصحیح کننده. آنکه نوشته و گفته ٔ دیگران را تصحیح کند.

فرهنگ عمید

غلط گیر

آن‌که غلط‌های یک متن چاپی را اصلاح می‌کند، نمونه‌خوان،
آنچه با آن غلط‌های یک متن را اصلاح می‌کنند: لاک غلط گیر،

حل جدول

غلط گیر

نمونه خوان

فرهنگ فارسی هوشیار

غلط گیر

ویراستار (صفت) آنکه نوشته و گفته دیگران را تصحیح کند.

معادل ابجد

غلط گیر

1269

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری