معنی فراهم کردن

حل جدول

فارسی به انگلیسی

فراهم‌ کردن‌

Afford, Accommodate, Feed, Furnish, Procure, Provide, Raise, Stock, Supply

فارسی به عربی

فراهم کردن

احصل علیه، اصبح، میراث

فارسی به آلمانی

فراهم کردن

Ankommen, Bekommen, Erhalten [verb], Kommen, Werden

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

فراهم کردن

600

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری