معنی فرسایش

لغت نامه دهخدا

فرسایش

فرسایش. [ف َ ی ِ] (اِمص) اسم است فرسودن را. ازمیان رفتگی. ساییدگی.

فرهنگ معین

فرسایش

(فَ یِ) (اِمص.) فرسودن.

فرهنگ عمید

فرسایش

پوسیده شدن، فرسودگی،
(زمین‌شناسی) تغییر سطح خارجی پوستۀ زمین است در اثر آب‌های روان و بادها،

حل جدول

فرسایش

پوسیده

فارسی به انگلیسی

فرسایش‌

Abrasion, Erosion, Washout

فارسی به ترکی

فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

فرسایش

فرسودن

معادل ابجد

فرسایش

651

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری