معنی فلش

فرهنگ معین

فلش

تیر، پیکان، ناوک، چیزی که به شکل تیر باشد. [خوانش: (فِ لِ) [فر.] (اِ.)]

فرهنگ عمید

فلش

علامتی به‌شکل « (» برای نشان دادن مسیر یا جهت یا برای اشاره کردن به چیزی، پیکان،

حل جدول

فلش

پیکانه

پیکان جهت نما، پیکانه

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

فلش

پیکان

کلمات بیگانه به فارسی

فلش

پیکان

مترادف و متضاد زبان فارسی

فلش

پیکان، سهم

فرهنگ فارسی هوشیار

فلش

فرانسوی تیر پیکان زبانزد هواپیمایی، خیز (سهم) در دانش هندسه

معادل ابجد

فلش

410

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری